|
راس هرم [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 19:18 ] [ mohammad javad yaghoubi ] انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود .شیطان پرستی جدید به خدایی اعتقاد ندارد و شیطان را تنها نوعی کهن نماد ( archetype ) می داند و انسانها را تنها در برابر خود مسئول میداند و اعتقاد دارد که انسان به تنهایی می تواند راه درست و غلط را تشخیص دهد به همین دلیل هم این اعتقاد بیشتر به عنوان یک اعتقاد فلسفی شناخته می شود . شیطان در این اعتقاد نماد نیروی تاریکی طبیعت ، طبیعت شهوانی ، مرگ ، بهترین نشانه قدرت و ضدمذهب بودن است. این اعتقاد دارای شاخه های متعددی است اما می توان گفت جز یکی دو نوع آن همگی دارای اصول زیر می باشند: Atheism - : خدایی در شیطان پرستی وجود ندارد. Not dualistic - : روح و جسم غیرقابل دیدن هستند و هیچ جنگی بین عالم خیر و شر وجود ندارد. Autodeists - : خود پرستی ، خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خداست. Materialistic - : اعتقاد به اصالت ماده - وابسته به راه چپ بودن در برابر راه راست که راه خدایی است . - ضد مذهب بودن خصوصا مذاهبی که اعتقاد به زندگی پس از مرگ دارند. - عدم پرستش شیطان زیرا شیطان جسم نیست و وجود خارجی ندارد. - اعتقاد به استفاده از لذت در حد اعلای آن زیرا تمام خوشی دنیایی است و این خوشی ها خصوصا لذات جنسی پتانسیل لازم را برای کارهای روزانه آماده می کنند و به هر شکلی انجام آنها لازم و ضروری است . در بررسی نمادهای متعلق به شیطانپرستی خط بسیار روشنی از ارتباط صهیونیسم و شیطانیسم به وضوح قابل مشاهده است . در ذیل برخی از نمادها كه به عنوان نگین انگشتر ، گردنبند ، تصاویر بر روی دستبندها ، پیراهن ، شلوار ، كفش ، ادكلن ، ساعت و ... درج شده و از جمله به ایران اسلامی نیز راه یافته است ، مورد بررسی و معرفی قرار میگیرد :
اگر نوشته وسط نماد یعنی (Satanism) به معنای شیطانگرایی به همراه دایره حذف كنیم ، آن وقت یك ستاره پنجضلعی بر جای میماند كه همان نشانه ستاره صبح یا پنتاگرام (pentagram) باقی میماند .
این سمبل نیز همان پنتاگرام است ، با فرق اینكه انواع آن گاه پنجضلعی وارونه (snvertedpentagram ) یا دیو (Buphomet ) و به شكل در میان نمادهای شیطانپرستان به چشم میخورد . برخی از شیطانگرایان محدوده جغرافیایی « تحت سلطه » این نماد و در واقع منطقه نفوذ شیطانگرایی را در نقشه ذیل توصیف مینمایند . (محدوده در ایسلند و اروپا) درمیان پنتاگراهای قبلی تصویر سر یك بز تعبیه شده است كه اقدامی ضد مسیحی ، به این معناست كه مسیحیان معتقدند كه مسیح همچون یك بره برای نجات ایشان قربانی شده است و با توجه به اینكه ایشان بز را نماد شیطان و در برابر بره میدانند این آرم را انتخاب كردهاند.
666: یك سمبل با عنوان « شماره تلفن شیطان » توسط گروههای هوی متال وارد ایران اسلامی شده اما در حقیقت علامت انسان و نشانه جانور در میان شیطانپرستان تلقی میشود و براساس مكاشافات 13:18 « ... پس هر كس حكمت دارد عدد وحش را بشمارد ،زیرا كه عدد انسان است و عددش 666 است . » از سالها پیش تاكنون این عدد با اشكال مختلف بر روی دیوارهای شهرهای بزرگ كشور مشاهده میشد . صلیب وارونه (upside down cross ) : این نماد و حكایت از « وارونه شدن مسیحیت دارد » و عمدتا استهزا و سخره گرفتن این دین است . صلیب وارونه در گردن بندهای بسیاری مشاهده شده و خوانندههای راك انواع مختلف آنرا به همراه دارند .
نماد صلیب شكسته یا چرخ خورشید (swastika or sun wheelc) : چرخ خورشید یك نماد باستانی است كه در برخی فرهنگهای دینی همچون كتیبههای بر جای مانده از بوداییها و مقبرههای سلتی و یونانی دیده شدهاست .
لازم به توضیح است این علامت سالها بعد توسط هیتلر به كار رفت ، لكن برخی با هدف به سخره گرفتن مسیحیت این سمبل را وارد شیطانپرستی كردند .
چشمی در حال نگاه به همه جا (All seeing Eye) : چشم در برخی نمادهای روشنفكری نیز به كار میرود . اما شیطانپرستی اعتقاد دارند چشم در بالای هرم « چشم شیطان » است و « بر همه جا نظارت و اشراف دارد » . این علامت در پیشگویی ، جادوگری ، نفرینگری و كنترلهای مخصوص جادوگری مورد استفاده قرار میگیرد .گفتنی است این نماد بر روی دلار آمریكایی به كار رفته است .
این نمادها به انگلیسی (Ankh) انشاءمیشود و سمبل شهوترانی و باروری است . این نمادها به معنای روح شهوت زنان نیز تعبیر میشود . امروزه نماد “ فمنیسم “ در واقع یك نماد برداشت شده دقیقا از سمبلهای شیطانی است . پرچم رژیم صهیونیستی : قابل توجه جدی است كه رژیم صهیونیستی علاوه بر حمایتهای آشكار و پنهان ،حتی از قرار گرفتن نماد رسمی كشور نامشروعش در كانون علائم شیطانگرایان نیز پرهیز ندارد . ضد عدالت (Anti justice) : با توجه به اینكه تبر رو به بالا نماد عدالت در روم باستان به شمار می آمده است شیطانپرستان تبر رو به پایین را با عنوان نماد ضد عدالت در راه پیمودن مسیر تاریك انتخاب كردهاند . همچنین گفتنی است كه فمنیستها از دو تبر رو به بالا به معنی مادرسالاری باستانی استفاده مینمودند.
سر بز (Goat Head) : بز شاخدار ، بز مندس mendes (همان ba"al بعل خدای باروی مصر باستان) ، بافومت ، خدای جادو ، scapegoat (بز طلیعه یا قربانی) این یكی از راههای شیطانپرستان برای مسخره كردن مسیح است زیرا گفته میشود كه مسیح مانند برهای برای گناهان بشر كشته شد . همانطور كه در توضیح نمادهای اول اشاره شد ،این نماد تصویر كاملی است از بز قرار گرفته در نماد پنتاگرام .
هرج و مرج (Anarchy) : این نماد به معنای از بین بردن تمام قوانین است و دلالت بر این امر دارد كه « هر چه تخریب كننده است تو انجام بده » این نماد عمدتا مورد استفاده گروههای هویمتال است . [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 19:7 ] [ mohammad javad yaghoubi ] یک شرکت مطرح تولیدکننده بازیهای ویدئویی از بازی جدید ضد ایرانی خود با نام لیست سیاه در نمایشگاه بینالمللی بازیهای ویدئویی پرده برداری کرد.شرکت "یوبیسافت" (Ubisoft) سومین شرکت بزرگ تولید کننده بازیهای ویدئویی در جهان، سری جدید از مجموعه بازیهای ویدئویی "اسپلینترسل" (Splinter Cell) با نام "لیست سیاه" (Blacklist) را در جریان کنفرانس مایکروسافت در نمایشگاه 2012 بازیهای ویدئویی E3 معرفی کرد. نکته قابل توجه در این بازی صحبت کردن برخی از شخصیتهای بازی و حتی خود فیشر به زبان فارسی است و فیشر با نیروهای ایرانی نیز درگیر میشود. چندی پیش هم بازی میدان نبرد 3 روانه بازار شد که در آن نیروهای آمریکایی به تهران حمله میکنند. به نظر میرسد جنگ روانی و رسانهای علیه ایران با تولید بازیهایویدئویی و فیلمهای هالیوودی ضدایرانی وارد فاز جدیدی شده است. بنا به گفته سازندگان بازی ویدئویی لیست سیاه، این بازی در بهار 2013 برای کنسولهای بازی X360، PS3 و PC منتشر خواهد شد!! [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 18:49 ] [ mohammad javad yaghoubi ] پروژه این بازی در سال 2005 توسط شرکت Capcom و در سال 2006 توسط شرکت sierra عرضه شد در این بازی مفاهیم و نکات قابل توجهی وجود دارد اما شیطانی بودن این بازی با توجه به سیاست و خط مشی جهانیان چندان تعجب آور نیست چیزی که مارا به تعجب می آورد فروش نسخه های مختلف و حتی دوبله این بازی در کشورمان است حتی این بازی با آرم ونشان بنیاد یازی های رایانه ای ایران به فروش میرسد (ESRA) بگذریم... به علت زیاد بودن عکس ها این مطلب در چندین پست ارائه می شود. بحث اول: وجود علامت تک چشم (چشم چپ) که نماد لوسیفر و چشم شیطان و به طور واضح و شفاف اشاره به دجال دارد « ... عينه اليمنى ممسوحة و الأخرى في جبهته تضيء كأنها كوكب الصبح، فيها علقة كأنها ممزوجة بالدم ... » چشم راست ندارد و چشم ديگر در پيشاني اوست و مانند ستاره ي صبح مي درخشد . چیزی در چشم اوست که گویی آمیخته به خون است مولا علی علیه السلام بحث دوم: گروه Los iLLuminados که البته این کلمه اسپانیایست و iLLuminados به زبان انگلیسی واژه illuminati است. ( illuminati یکی از معروفترین انجمن های سری مخفی فرماسونری می باشد ) این گروه در این بازی تخت رهبری فردی با نام saddler هستند Saddler در این بازی با عصایی که دارای قدرت خارق العاده است توانسته بر کار های مردم تسلط پیدا کند نکته حائز اهمیت نام saddler ودیگری عصای اوست در فرهنگ لغت saddler به معنی چراغ – نورانی – راهنما بیان شده است . در این ضمینه یاد آور نکته ای می شویم . (در فرهنگ های کفر آمیز و الحادی شیطان را لوسیفر میدانند . لوسیفر تک چشم است و در معنی چراغ – نورانی – راهنما بیان شده است.) عصای saddler این عصا که دارای قدرت خارق العاده ایست نشانه ای خاص و مرموز دارد این نشانه وجود تک چشم بر روی این عصاست وجود این نشانه بر روی عصا این معنی را می دهد که saddler با استفاده از قدرت عصا (شیطان) مامور نجات مردم شده است نکته به این شعار ماسون ها توجه فرمایید . We Lead You From Darkness to Lightness ترجمه : ما شما را از تاریکی به سمت روشنایی هدایت می کنیم. وسپس پاسخ کوبنده پیش از پرسش خداوند را: <<الله ولی الذین امنو یخرجهم من الظلمات الی النور و الذین کفروا اولیاوءهم الطاغوت یخرجونهم من النور الی الظلمات اولئک اصحب النارهم فیها خالدون>> بقره 257 (دوستان توجه کنید اینها می خواهند صفات پاک و قدسی خدا رو به خودشون نسبت دهند. کسانی که حتی از ساختن بال پشه ای عاجز هستند می خواهند بشریت را نجات دهند) بحث سوم: علامت تامل بر انگیز این گروه که به شکلی عجیب و شبیه عقرب دوستان ابتدا این علامت را به صورت عادی مشاهده فرمایید. وجود ایای این علامت بر روی کلیسا البته این شکل شباهت عجیبی به ستاره پنج پر برعکس نماد بز بافومه و قدرتمند ترین نشانه شیطان پرستان(به گفته خودشان)است دقت فرمایید: این قصه سر دراز دارد... اینم نسخه 5 این بازی با مجوز وزارت ارشاد!!!! یا صاحب الزمان خودت به دادمان برس [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 18:32 ] [ mohammad javad yaghoubi ] بازی های کامپیوتری و القای رفتار شیطانی
بازی های کامپیوتری و القای رفتار شیطانیReviewed by جواد on Mar 8Rating: 5.0بازی های کامپیوتری و القای رفتار شیطانیهمزمان با ظهور بازیهای ویدئویی، عرصه انتقاد از این بازیها هم متولد شد که در ابتدا بیشتر به جنبههای منفی فیزیولوژیک این بازیها پرداخته میشد.
همزمان با ظهور بازیهای ویدئویی، عرصه انتقاد از این بازیها هم متولد شد که در ابتدا بیشتر به جنبههای منفی فیزیولوژیک این بازیها پرداخته میشد. در مقاله ذیل که به قلم “شانون لایر” به عنوان ” بازی های کامپیوتری ترویج دهنده شیطان پرستی ” در سایت انتقادی “پاکالرت” منتشرشده میتوانید اعتراف برخی از قاتلین معروف مبنی بر الگوپذیری از این بازیها را به عنوان مهر تأییدی بر این مدعا ببینید.
* القای رفتار شیطانی در قالب بازی ها کامپیوتری
امروزه از صنعت سرگرمی برای تلقین افکار شیطانی استفاده میشود. با نگاهی سطحی به این بازیها میتوانید نمادهای شیطانی، از قبیل مدلهای تک چشمو یا تصاویر غیراخلاقی ای را که با تلاش تهیه کنندگان این بازیها در حال تبدیل شدن به یکی از جنبههای عادی زندگی روزمره است، مشاهده کنید. سازندگان این بازیها میخواهند از کاربر خود فردی بسازند که به راحتی به همسر خود خیانت کند، با بی رحمی با والدین خود بدرفتاری داشته باشد و به جنگ همسایه خود برود. آنها شما را در متن بازیهایشان به موقعیتهای غیرممکنی میبرند و سپس میبینید که به راحتی از این موقعیت دشوار، خارج میشوید؛ این همان فرمولی است که دراکثر فیلم های هالیوودی دیده میشود: برنده شدن قهرمان در آخر تمام داستانها.
نگاهی به صنعت بازیهای ویدئویی بیندازید: اکثر کسانی که پیش از دهه ۸۰ میلادی به دنیا آمدهاند، از میزان تسلط این بازیها بر ذهن کاربران اطلاع چندانی ندارند. در این بازیها، کاربر طعم قهرمان بودن را در محیط مجازی میچشد و برای رسیدن به “اهداف عالیه” تصمیماتی اتخاذ میکند؛ خوب این چیزی است که هر کسی را میتواند جذب کند.
* عدم درک مرز میان خیال و واقعیت، شروعی بر یک ماجرای خونین
حال فکر کنید که کاربر این بازیها، یک بار اتفاقاً خود را در محیطی مشابه بازیها ولی این بار در دنیای واقعی بیابد. همین کافی خواهد بود تا پشت پرده بسیاری از اخبار دستگیر شدن قاتلهایی را که جنایت خود را بارها و بارها در بازیهای ویدئویی شبیه سازی کرده بودند، درک کنید. گاهی اوقات حتی این جنایتکاران موفقیت خود را مرهون این بازیها میدانند. البته تمام تقصیرها متوجه بازیهای ویدئویی نیست. کاربر باید بداند که شرایط حاکم بر فضای مجازی بازیها لزوماً با شرایط موجود در زندگی واقعی مطابقت نمیکند؛ ولی باز هم عاملی هست که باعث میشود کاربر برای مدتی هر چند کوتاه و شاید چدن ثانیهای، این مرز تفاوت را متوجه نشود. این عامل چیزی نیست جز استرس و هیجان؛ افراد هنگامی که دچار استرس میشوند، در حقیقت دچار وحشت میشوند و البته با از یاد بردن قرار داشتن در شرایط واقعی، به دنبال راه گریزی از آن وحشت میگردند. بهترین کار نیز از نظر این افراد وحشت زده، فکر کردن به شرایط مشابهی است که قبلاً در بازیهای ویدئویی تجربه کردهاند، شرایطی که همیشه متضمن خروج موفقیت آمیز و صحیح و سالم کاربر بوده است. * نگاهی به بازیهای پرطرفدار و عناصر تشکیل دهنده آنها
” CATHERINE 2011 ” : یک قطعه هنری که داستان خود را از ماجرای برج بابل اقتباس کرده است؛ مردمانی که شبیه گوسفند هستند، جادوگرها، عفریتهها، شیطان (عنصر همیشه حاضر در بازیها) و غولها از عناصر تشکیل دهنده این بازی هستند. کاربر با موفقیت در طی کردن هر مرحله، دسترسی به مراحل بالاتر را ممکن میسازد و همچنین امتیازی به جمع امتیازاتش افزوده میشود. اما این مراحل عبارتند از: رسیدن به جایگاه خدایی در محیط بازی، غلبه بر دیگر خدایگان موجود و تبدیل شدن به پسر طلایی. علاوه بر اینها، در جریان بازی اینگونه به نظر میرسد که وینسنت، قهرمان بازی در حال خیانت به نامزد خود است.”. قهرمان داستان هر شب کابوس میبیند. وی در این کابوس مورد پرس و جو قرار میگیرد و هم چنین خود را در حال بالا رفتن از برجی میبیند که در حال خراب شدن از پایین است. این تنها یک رویاست ولی وقتی قهرمان ما از خواب بیدار میشود، در تمامی مراحل بالا رفتن از برج، به گوسفندانی برمی خورد که در حقیقت مردانی هستند که به دلیل خیانت و عدم وفاداری، در این محیط به دام افتادهاند. به خاطر داشته که شما کاربر هستید و در حال هدایت کاراکتر وینسنت هستید. شما این بازی را به صورت آنلاین ادامه میدهید و برای ادامه بازی باید به سوالات مطرح شده از وینسنت پاسخ دهید. این پاسخها در همان سیستم آنلاین جمع آوری میشود. شما در انتهای بازی میتوانید ۶ فرجام و عاقبت مختلف داشته باشید که البته رسیدن به هر یک از آنها به میزان صداقت شما در پاسخ به سوالات طرح شده و مهارت شما در بالا رفتن از برج بستگی دارد. ” BAYONETTA 2010 ” : عناصر موجود در این بازی عبارتند از جادوگران، فرشتگان، شیاطین، انتخاب خوبی در برابر شر، تغییر شکل، جاذبههای جنسی، عفریتههای فاسد الاخلاق، اسلحه، مبارزه با” خدا “از شکست دادن” خدا “آغاز و پایان هستی و غیره. موفقیت در این بازی یعنی اجرای داستانهای موجود در تورات: کشتن فرشتگان، تجربه یک ساعت جادوگر بودن و پادشاهی بر آسمانها. قمران این بازی جادوگری است که پس از ۵۰۰ سال، از خواب موقت بیدار شده و دلیل این خواب عمیق را نیز از یاد برده است. ولی او میخواهد این دلیل را پیدا کند و در این مسیر، به زندگی روزمره انسانها وارد میشود و با عواطف انسانی همچون عشق و نوع دوستی آشنا میشود. ولی با این حال او هنوز هم یک جادوگر است و نیروهای اسرار آمیز او همه جا همراهش هستند. وی به زودی در مییابد که عضوی از گروه جادوگران متخاصم بوده که قصد داشتند” چشمهای جهان “را به کنترل خود درآورند. وی با جادوگری دیگر که ازجناح مخالف درگیر میشود ولی موفق میشود غولها را برای کمک به خود فراخوان کند (برای این فراخوان میبایست بخشی از نیروی کاراکتر درون بازی را مصرف کنید). قهرمان داستان از میان بهشت، برزخ و جهنمی که بسیار مشابه تعریف دانته است رد میشود و فرشتگان، ارواح و همچنین غولهای سر راه خود را سلاخی میکند. پاداش او برای انجام این کار در محیط بازی، توانایی کنترل زمان و تبعاً جهان خواهد بود.
…
…
” CALL OF DUTY & OTHER FPS’” : عناصر این بازی نیز شامل ترور، شکنجه، قتل، افتخار، سرزمین، اسلحه، اسلحه و باز هم اسلحه میشود. اهدافی که باید بدان رسید نیز عبارتند از خود گذشتگی، اژدهای درون، تنفر از میمونها و زیر گرفتن و کشتار مردم با ماشین. این باز میتواند کاربر را تشویق به شرکت در میادین جنگ و دفاع از میهن کند؛ ولی کاربر بیچاره تنها طعم افتخار دفاع از وطن را در این بازی میچشد و هیچ تجربهای نسبت به واقعیات وحشت آور جنگ کسب نمیکند. در این بازی خبری از جسدهایی که در کنار هم ردیف شدهاند، نیست و اثر مخرب جنگ بر طبیعت نزی در حد جلوههای ویژه تصویری است.
…
…
* بازیهای ویدئویی تنها یک ابزار آموزشی برای قتل نیستند بلکه وسیلهای برای دستکاری واقعیت هستند
پس میبینم که کاربر هیچ اطلاعی نسبت به آسیبهای حاصل از جنگ بر جسم و جان شهروندان غیرنظامی و حیوانات کسب نمیکند. کاربران در فضای بازی دست به اعدام در بازی ” modern warfare “، کشتار افراد بی گناه در بازی ” modern warfare 2″، کنترل ذهن دیگران در بازی ” black ops ” و تصفیه نژادی در بازی ” killzone ” میزنند تا فقط بر آنچه از نظر طراح بازی غیرعادی بوده غلبه کنند اهداف عالیه را نهادینه کنند. سلاحها و شخصیتهای درون بازی شباهت بسیار زیادی به محیط واقعی دارند و برای طراحی آنها تلاش بسیاری صورت گرفته است. صحنههای پاشیده شدن خون و جلوههای صوتی از عوامل کلیدی در موفقیت یک بازی هستند ولی هنوز هم برگ برنده اصلی در کیفیت گرافیکی است. تمام این صحنهها و جلوههای صوتی و تصویری برای واقعیتر کردن عملیات کشتار برای کاربر است، کاربر دست دارد تمامی شلیکها و حتی صدای از هم پاشیده شدن جمجمههای دشمنان خود رابشنود و حس کند. چه خدایان مار پیکر باشید و چه یک تروریست، آرزوی مشترک شما یک چیز است: کشتاری بی عیب و نقص. شاید نیازی به گفتنش نباشد ولی من میگویم که همین عناوین مهیج، شور و شعف منتقدین را بر میانگیزد و باعث میشود که از لوح فشرده یک بازی چندین میلیون نسخه به فروش برسد. …
…
بازیهای بسیار دیگری نیز در این زمره قرار دارد که پرداختن به آنها از حوصله متن خارج است؛ بازیهایی مانند ” Dante’s Inferno “، ” Devil May Cry “، ” God of War ” و بسیاری عنوان بازی دیگر که بناست در سال ۲۰۱۲ به بازار بیایند. امروزه بازیهای ویدئویی دیگر تنها یک ابزار آموزشی برای قتل نیستند بلکه وسیلهای برای خلق دستکاری شده واقعیات هستند. نیروهای نظامی در سرتاسر دنیا از اینگونه بازیها برای آموزشهای نظامی و چشاندن طعم جنگ و درگیری در فضای مجازی استفاده میکنند.
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 18:23 ] [ mohammad javad yaghoubi ] بازی ماسونی با نام "خدای ابله" این بازی که نام آن "Doodle God" که نعوذ بالله یعنی "خدای ابله" است برای گوشی های همراه آندروید طراحی شده است. اگر در آرم اصلی این بازی که در بالای صفحه گذاشته ام نگاه کنید نماد چشم جهان بین را که درون هرم گذاشته شده است را به روشنی می بینید. در این بازی شما به وسیله ی عناصر چهار گانه( که از نماد های کابالیستی هستند) باید ایده ی خود را طراحی کنید که این اگر اشتباه نکنم می تواند به قصد زیر سوال بردن قدرت خداوند در آفرینش جهان باشد که یعنی هر کسی می تواند با عناصر چهارگانه جهانی را بیافریند .
حالا که یه ذرّه بیشتر به این عکس نگاه می کنم می توانم نماد هی کابالیستی بیشتری را درونش بیابم .
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 18:15 ] [ mohammad javad yaghoubi ] نقد و بررسی بازی Darksiders II / نمادهای کابالیستی در این بازی همچنانکه محو تماشا بودم، «بره» نخستین مهر را گشود. ناگاه یکی از آن چهار موجود زنده، با صدایی همچون غرش رعد گفت: «بیا» نگاه کردم و اسبی سفید دیدم. سوار بر اسب، کسی را دیدم که کمانی در دست و تاجی بر سر داشت. او اسب را به جلو می راند تا در نبردهای بسیار پیروز شود و فاتح جنگ باشد. سپس بره مهر دوم را باز کرد. آنگاه شنیدم که موجود زنده دوم گفت: «بیا» این بار اسبی سرخ پدیدار شد. به سوار آن شمشیری داده شده بود تا قادر باشد صلح و سلامتی را از زمین بردارد و بجای آن هرج و مرج ایجاد کند. در نتیجه، جنگ و خونریزی، در همه جا آغاز شد. چون بره مهر سوم را گشود، شنیدم که موجود زنده سوم گفت: «بیا» آنگاه اسب سیاهی را دیدم که سوارش ترازویی در دست داشت سپس از میان چهار موجود زنده، صدایی به گوش رسید که می گفت «یک قرص نان گندم، یا یک کیلو آرد جو، به قیمت مزد روزانه یک کارگر باشد. اما به روغن زیتون و شراب آسیبی نرسان!». چون بره مهر چهارم را گشود، صدای موجود زنده چهارم را شنیدم که گفت: «بیا» ناگاه اسب سبز رنگ پریده ای ظاهر شد که سوارش «مرگ» نام داشت. او را ارواح مردگان دنبال می کردند. به آنها، اختیار و قدرت داده شد تا یک چهارم زمین را بوسیله جنگ، قحطی، بیماری و جانوران وحشی نابود کنند.”
متن بالا ترجمه ای از مکاشفات یوحنا در عهد جدید، باب ۶ آیات ۱ الی ۸ است. در این باب، عیسی که بره خداوند نامیده شده است در حال باز کردن مهر و مومهای کتاب و یا نامهای است که در دست راست خداوند قرار دارد. این کتاب ۷ مهر دارد که با باز کردن هر کدام از ۴ مهر اول، موجودی سوار بر اسب پدیدار می شود. این ۴ سوار معروف به Horsemen هستند. آنها نماد Conquest (پیروزی)، Famine (قحطی)، War (جنگ) و Death (مرگ) هستند. با گشودن مهر پنجم وی همراهان عیسی را که در راه خدا شهید شده اند مشاهده می کند که به خدا می گویند چه زمانی انتقام ما را از زمینیان خواهی گرفت؟ و خدا به آنها پاسخ می دهد اندکی صبر کنید تا همراهان شما نیز به شما ملحق شوند. با گشودن مهر ششم زمین به شدت می لرزد،ئ خورشید تیره می شود، ماه به رنگ خون در می آید و زمین دگرگون شده و مقدمات وقوع قیامت رخ می دهند که با باز کردن مهر هفتم آخرالزمان شروع شده و قیامت آغاز میشود. اگر انسان ها خطایی مرتکب شوند خداوند با فرستادن یکی از ۴ سوارکار بر زمین آنها را مجازات می کند. و با حضور هر ۴ سوارکار روی زمین قیامت آغاز می شود. به همین دلیل این ۴ سوارکار به “آورندگان قیامت” نیز معروفند.
داستان عنوان Darksiders نیز از همین بخش کتاب عهد جدید گرفته شده است.
در نسخه اول بازی، War، یکی از ۴ سوار کار، به زمین آمده و متوجه میشود که آخرالزمان آغاز شده است و جنگ میان شیاطین و فرشتگان همه چیز را نابود کرده است، بدون آنکه مهر هفتم را کسی باز کند. Charred Council (انجمن سوخته) “جنگ” را مواخذه کرده و وی را عامل وقوع آخرالزمان پیش از موعد مقرر می دانند. به همین دلیل قدرت هایش را (که شامل اسبش نیز می شود) از او سلب میکنند. Charred Council وظیفه ایجاد نوعی توازن و برابری را میان سه سرزمین بهشت، جهنم و زمین را دارند (که در کتاب مقدس با عنوان Three kingdoms از این سه سرزمین یاد شده است و در بازی نیز همین نام را دارند). “جنگ” از آن ها می خواهد که به او این اجازه را بدهند تا به زمین بازگردد و بی گناهی خود را ثابت کند. انجمن به او این اجازه را میدهند اما به همراه او نگهبانی می فرستند تا او را همراهی کند و در صورت لزوم “جنگ” را از بین ببرد.
داستان نسخه دوم بازی نیز همزمان با داستان نسخه اول اتفاق می افتد. شخصیت اصلی این نسخه “مرگ”، یکی دیگر از سوارکاران است و اسب او Despair نام دارد. او قدیمی ترین و به نوعی رهبر ۴ سوارکار است. رفتاری بی رحمانه با دیگران دارد و تنها برای اینکه درسی به “جنگ” بدهد دست چپ او را قطع کرده است. اما با این وجود به شدت مراقب دوستانش است و از آن ها پشتیبانی می کند. به همین دلیل وقتی خبر این اتفاق به گوش او می رسد قبول نمی کند که پرافتخارترین عضو گروه سوارکاران که همان “جنگ” است گناه کار باشد. به همین خاطر و بدون اجازه انجمن سوخته و با همراهی کلاغی به نام Dust، که مانند Watcher در نسخه قبل است، به مکانی به نام Abyss می رود. Abyss یا همان Underworld دنیایی بین سه سرزمین جهنم، بهشت و زمین است. بیشتر اتفاقات بازی در این مکان رخ می دهد. “مرگ” در اینجا متوجه می شود که راه اثبات بی گناهی برادرش، “جنگ”، نجات انسان ها و بازگرداندن آن ها به زندگی است. اما در این راه متوجه مسائل ناخوشایند دیگری میشود. اتفاقات و حقایقی که ممکن است به نابودی کل کائنات منجر شود.
این بازی با گرافیک و صداگذاری جذابی که دارد هر بازیکنی را جذب میکند. صنعت بازی سازی در چند سال اخیر نشان داده که هدفش فقط بازی و سرگرمی نیست.
بازی هایی که طی چند وقت اخیر منتشر شده اند میتوانند نمونه خوبی برای این حرف باشد. بازی هایی که به ملیت و مذهب اشخاص توهین میکند و یا با هدف کنترل ذهن و یا کنترل فرهنگ جامعه ساخته میشود.
بازی Darksiders II نیز یکی از این بازی هاست که به خوبی میتواند بدون آنکه متوجه بشوید ذهن شما را کنترل کند! به چند نمونه از نمادهای استفاده شده در این بازی اشاره میکنیم.
در نقشه ی این بازی مرحله ای با نام (Tree of life) یا همان “درخت زندگی” وجود دارد. درخت زندگی ( سفیرات ) یکی از نمادهای اسرار آمیز کابالاست که میتوانید برای مطالعه بهاینجا و اینجا مراجعه کنید.
درخت زندگی در بازی Darksiders II
یکی از نکات جالب در مورد این درخت در این بازی این است که موجودی تک چشم از این درخت مراقبت میکند و پس از نابودی او میتوانیم وارد این مرحله شوید.
تک چشم و درخت زندگی
از نکات جالب توجه دیگر در این بازی رنگ شخصیت هاست که به طور خیلی دقیقی کار شده است. بیشترین رنگی که در این بازی استفاده شده است رنگ های “آبی” و “سبز” است. دوستان شما در این بازی که تقریبا بیشتر “demon” یا همان “جن” هستند به رنگ آبی و تقریبا ۹۰% دشمنان شما و کسانی که در این بازی باید نوسط شما کشته شوند سبز رنگ هستند. به تصاویر زیر دقت کنید
یکی از دوستان شما در این بازی “جن به رنگ آبی”
دشمنان شما به رنگ سبز
دشمن شما به رنگ سبز – از نکات دیگر این بازی ضعیف شمردن “انسان” و قدرت داشتن “اجنه” می باشد. به متن زیر عکس دقت کنید
دشمن شما به رنگ سبز
دشمن شما به رنگ سبز
در طول بازی شما به زمین نیز خواهید آمد. شاید این قضیه به “رجعت” نیز ربط داشته باشد. زمانیکه شما به زمین بر میگردید ۴ فرشته نیز همراه شما در زمین وجود دارند که یکی از آن چهار فرشته زن است.
چهار فرشته ای که در به زمین می آیند.
فرشته ی زن که به زمین می آید
تصاویر زیر را هم بدون شرح ببینید…
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 18:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ] نقد بازی ضد شیعی Assassin's Creed اولین قسمت از مجموعه بازیهای فرقهیاساسین شهرتی جهانی برای خود دست و پا کرده است. متحول کردن بازیهای دنیای باز، قصهی بسیار قوی، فیزیک و گرافیک عالی و... باعث شده این بازی به یکی از شناختهشدهترین بازیهای تاریخ بازیهای رایانهای مبدل شود. میتوان گفت شهرت این بازی به خاطر هرچه که بوده به خاطر توهینهای مذهبی و ضدیت با مذاهب و قومیتهایی خاص نبودهاست. تا بحال هیچ بحث جدیای که این مساله را در این بازی بررسی کند در دنیا روی ندادهاست. تا بحال هیچ گروه مذهبیای نیز به صورت رسمی به محتوای این بازی اعتراضی نکردهاست. اما از آنجا که ظاهرا بعضی افراد به دلایل نامشخص میخواهند کل صعنت بازیهای رایانهای در ایران را زیر سوال ببرند به سراغ بازیهای بزرگ مانند این بازی رفته و آنرا یک بازی "ضدشیعی" قلمداد کردهاند.
متاسفانه اکثر این ادعاها از طرف افراد بی نام و نشان و نامطلع در زمینه بازیهای رایانهای منتشر میشود و همین موضوع جای شک و شبه فراوان دارد. نخستین ادعایی که در این رابطه مطرح شد به برنامهی چراغ خاموش که از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد برمیگردد که در یکی از قسمتهای خود که به بازیهای رایانهای اختصاص داده شده بود ادعای "شیعهکشی" را در این بازی مطرح کرد. ادعا از طرف کسانی بود که بعدها با تماس با برنامه مشخص شد از بازیهای رایانهای هیچ اطلاعی ندارند. این ادعا در حالی صورت گرفت که هیچ یک از افراد ترورشده به وسیلهی الطائر قهرمان این بازی اصلا شیعه نبودند بلکه شخصیتهای اصلی جنگهای صلیبی بوند. شخصیتهایی که در این بازی ترور میشوند، افرادی هستند که از شخصیتهای واقعی در تاریخ الهام گرفته شدهاند و در بازی هیچ نشانهای از شیعه بودن آنها وجود ندارد. 9 شخصیتی که در بازی ترور میشوند به طور قطع مسیحی یا سنی هستند. البته با استدلالی محکم میتوان فرضیهی شیعه بودن آنها را به کلی رد کرد. افراد مسلمان ترور شده در بازی بدون استثنا همگی افراد بانفوذی در امپراتوری عثمانی هستند امپراطوریای که در آن دوران از دشمنان درجهی یک کشور ایران بود و در شیعه کشی و ضدیت با ایراننیان ید طولانی داشت. پس فکر اینکه افراد شیعه در چنین حکومتی صاحب نفوذ باشند به کلی باطل است. و اینکه نویسندگان این برنامه چگونه به این نتیجه رسیدهاند هنوز هم جای سوال است. اما اخیرا (11 مهر 1389) مطلبی در وبسایت خبری تابناک با عنوان "پیدا و پنهان بازی ضد شیعی "فدائیان مذهبی"" انتشار یافت که در نوع خود جالب توجه است. نویسندهی این مطلب مدعی است که این بازی میخواهد از طریق معرفی کردن شیعیان به عنوان قاتلانی بیرحم به این مذهب ضربه وارد کند. بیشتر این مطلب توضیحاتی است در رابطه با ویژگیها و قصهی بازی. اما ایرادی که از بازی گرفته شده است بدین قرار است: "اما مسأله مهمی که شاید تا به حال هیچکسی متوجه آن نشده، اینکه آیا این شرکت با تمام دقتی که در مراحل ساخت یک چنین بازی نرمافزاری به کار میگیرد، ممکن است به طور اتفاقی، لوگو و آرم اساسینس را نام مقدس امیرالمومنین (ع) قرار دهد یا اینکه از این کار هدفی داشته است؟ پر واضح است که این مسأله اتفاقی نبوده." در ادامه آمده است: "پس یقینا این مسأله سهوا رخ نداده است. خوب یا بد این مسأله را هنوز نفهمیده ایم! اما این شرکت چنان ماهرانه نام مقدس علی (ع) را در اجزاء بازی «اساسینس» جای داده که نه تنها میلیونها کاربر ایرانی تا به حال متوجه این قضیه نشدهاند، بلکه سازمانهای مربوط به مجوز و پخش نیز متوجه این مسأله نشدهاند! در سال 2007 میلادی شرکت مشهور «یوبی سافت» بازی نرم افرازی جدید، زیبا و سرگرم کننده ای را به بازار جهانی عرضه کرد که مانند دیگر بازی های این شرکت دارای محیطی جذاب با گرافیک بالا بود که مورد استقبال جهانی واقع گردید. در پی این استقبال، شرکت «یوبی سافت» نسخه دو این بازی را نیز فورا آماده و به بازار جهانی عرضه کرد. نام این بازی «آساسینس کرید» است که ترجمه فارسی آن "قاتلان" یا "فدائیان مذهبی" است. برخی این بازی را مرتبط با «حشاشین» می دانند. حشاشین از فرقه اسماعیلیه بودند که بعد از امام جعفر صادق (ع) اسماعیل فرزند دیگر ایشان را امام زمان می دانستند و او را بعنوان امام آخرشان قبول داشتند. در زمان سلسله سلجوقیان فردی بنام «حسن صباح» رهبری فرقه اسماعیلیه در ایران را بعهده گرفت. او مردی دانشمند، سیاستمداری زیرک و دانشمندی با ذکاوت بود. از زمان او به بعد پیروان اسماعیلیه در ایران با نام باطنی شناخته شدند. آنها بر این اعتقاد بودند که قرآن دارای چندین لایه از مفاهیم و معانی است و هرکس نمی تواند به این لایه ها پی ببرد و برای پی بردن به این لایه ها نیاز به سال ها تحصیل، کسب علم، تفکر و تدبر ویژه در قرآن دارد، از این رو آنها "باطنی" نامیده شدند. «حسن صباح» مقر حکومت خود را "الموت" انتخاب کرد. این منطقه یک منطقه کوهستانی در میان البرز مرکزی است و خود مانند یک دژ طبیعی است و در گذشته از آب و هوائی خوب و زمین های کشاورزی حاصلخیزی برخوردار بود. «حسن صباح» و یارانش در "الموت" به ساخت داروهای مختلف می پرداختند و آنها را به دیگر نقاط ایران می فرستادند تا در اختیار مردم برای مداوا قرار گیرد. از جمله داروهائی که آنها تولید می کردند عبارت بوده اند از: انواع داروهای گیاهی نظیر گل گاوزبان، الکل، جوهر بید و غیره. در مورد جوهر بید باید گفت که این دارو از برگ های درخت بید تولید می شود و دارای خاصیت خنک کنندگی و ضد التهاب بوده و هم اکنون داروهائی نظیر آسپرین و سالسیلات نیز از همان خانواده هستند. (آسپرین: اسید استیک سالسیلیت) بدین ترتیب شغل اصلی «حسن صباح» و یارانش، تولید و صدور دارو به نقاط مختلف جهان بود. بنابراین آنها را داروساز می نامیدند و چون در گذشته داروساز را حشاش می نامیدند، از این رو باطنی ها را حشاشین نیز می خوانند. داستان بازی داستان بازی در سال 2012 میلادی در فضای زندان مانند یک آزمایشگاه مدرن بنام آبسترگو شروع می شود. «دزموند مایلز» شخصی است که توسط عوامل آبسترگو دزدیده شده و در این آزمایشگاه محبوس شده است. وی که یکی از نوادگان اساسینس است، توسط یک دکتر و دستیارش تحت آزمایش های ویژه قرار دارد. در وسط این آزمایشگاه دستگاه خاصی بنام آناموس وجود دارد که با استفاده از فرمول های DNA شما (دزموند مایلز) را به جنگ های صلیبی باز می گرداند و شما با دستور دکتر مجبور می شوید به گذشته برگردید. در واقع بازی اصلی شما از اینجا (در زمان گذشته) آغاز می شود. پس از تعلیمات خاصی در ابتدای بازی (راه رفتن، دویدن، پریدن، مخفی شدن و غیره) جنگیدن و فرار کردن را بصورت مجازی فرا می گیرید و رفته رفته مهارت شما در مراحل بازی بشتر و بیشتر می شود. شروع بازی در زمان جنگ های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان است و کسی که هدایت بازی را برعهده دارد، یک اساسین یا در واقع قهرمان بازی است که نامش الطیار است. الطیار در طی مراحل بازی به ماموریت های خاصی بین سرزمین های ریچارد شیردل، عکا، اورشلیم و دمشق می رود تا در نه ماموریت ویژه حاکمان ظالم، افراد زورگو، فرماندهان شرور و جاسوسان را با زیرکی خاصی به قتل برساند و از مردم بی دفاع حمایت کند و در نهایت به این جنگها خاتمه دهد. او با موفقیت در هر ماموریت به سلاح های مختلف جدیدی دسترسی پیدا می کند که بر مهارتش در نبرد می افزاید و قدرت او را بیشتر می کند. هدف آزمایشگاه آبسترگو چیست؟ عوامل این آزمایشگاه می خواهند با استفاده از دستگاه آناموس، دزموند را به گذشته اژدادی اش برگردانند تا او نیز جام مقدس را که قدرت خاصی دارد، برای آنها به زمان حال آورده و تحویلشان بدهد. فضای بازی بسیار هوشمندانه و متنوع است به نحوی که تمام مردم شهر اعم از زن و مرد، پیر و جوان، دیوانه و مست، سرباز و قلدر، خبرچین و جیب بر همه و همه وجود شما را حس می کنند و نسبت به تمام اعمال شما عکس العمل های متفاوتی دارند. گرافیک بازی هم بسیار زیبا بوده و معماری اسلامی با ظرافت و دقت خاصی و کیفیت بالا و بسیار نزدیک به واقعیت طراحی شده است. با تمامی این احوال جای تعجبی برای تمام نکاتی که راجع به بازی «اساسین کرید» اشاره شد وجود ندارد، چرا که با پیشرفت لحظه به لحظه علوم نرم افزاری و کامپیوتری در دنیای امروز، از شرکت توانمندی چون شرکت یوبی سافت، غیر از این توقعی نیست. اما مسئله مهمی که شاید تا بحال هیچ کسی متوجه آن نشده اینکه آیا این شرکت با تمام دقتی که در مراحل ساخت یک چنین بازی نرم افزاری به کار می گیرد، ممکن است بطور اتفاقی، لوگو و آرم اساسینس را نام مقدس امیرالمومنین (ع) قرار دهد یا اینکه از این کار هدفی داشته است؟ پر واضح است که این مسئله اتفاقی نبوده زیرا کسانی که محصولات این شرکت را دیده اند، یقینا می دانند طراحان آن حتی در کوچک ترین اجزاء تشکیل دهنده این بازی ها مانند حرکات لب، مو، مژه، صداگذاری و هزاران مسأله دیگر نهایت دقت را اعمال می کنند چه رسد به آرم و پرچم که نمادین ترین اجزاء یک بازی را تشکیل می دهند. پس یقینا این مسئله سهوا رخ نداده است. خوب یا بد این مسأله را هنوز نفهمیده ایم! اما این شرکت چنان ماهرانه نام مقدس علی (ع) را در اجزاء بازی "اساسینس" جای داده که نه تنها میلیون ها کاربر ایرانی تا به حال متوجه این قضیه نشده اند، بلکه سازمان های مربوط به مجوز و پخش نیز متوجه این مسأله نشده اند! این شرکت که با ارائه بازی های «شاهزاده ایرانی» علاقه خود را به موضوعیت ایرانی نشان داده، بار دیگر با بازی "اساسینس کرید" اینکار را بسیار حرفه ای تر تکرار کرده است. هنگام بازی چند پرسش در ذهن خطور می کند. چرا خیلی از اوقات الطیار ناخودآگاه روی این صندوق ها پا می گذارد؟ چرا در قلعه اساسینس این آرم مقدس را بصورت قرینه روی زمین هم می بینید؟ چرا قهرمان محبوب بازی، در مرحله آخر رهبر خود را به قتل می رساند؟ مسلما باید با دوبله و تحقیق درباره این بازی به جواب رسید. اما اینکار بعهده وزارت ارشاد اسلامی و بنیاد ملی بازی های رایانه ای و سازمان هائی است که چنین اموری را عهده دار هستند. اما صد حیف که نه تنها متوجه نشده اند، بلکه وقتی با آنها تماس گرفته ایم و موضوع را به آنها اطلاع دادیم، خیلی بی تفاوت پاسخ دادند که: "حالا که چی؟" واقعا جای تأسف نیست که در تنها کشور شیعه جهان به همین راحتی به ترویج عقائد ضد شیعی اجازه پخش داده می شود؟ اینم نماد ابلیسک که قشنگ در این صحنه ی بازی قابل رویت است.
[ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 17:47 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
این بار در بازیه اویل قرآنی که در اتاق یکی از سران گروه تروریست وجود دارد!!!
اللهم عجل لولیک الفرج [ پنج شنبه 17 مرداد 1392
] [ 17:15 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
از دوران بسیار کهن همواره ادیان و فرقه های مذهبی مختلف از نمادها به عنوان نشان و سمبل آرمان و ایده های اقناع کننده خود، و وسیله ای برای همبستگی و نزدیکی میان پیروان خود استفاده کرده و می کنند. این نمادهای مذهبی در اغلب آثار هنری(سفالینه ها، دیوار نوشته ها و نقاشی های) بر جای مانده از سده های دور خود را نشان می دهد.
[ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 18:11 ] [ mohammad javad yaghoubi ] در سال هاي اخير فرقه هاي متعدد شيطان پرستان در ايران فعال شده اند که هر چند ماه يک بار خبري در مورد بازداشت گروهي از آنان منتشر مي شود ولي اين، به معناي پايان ماجراي شيطان پرستي در ايران نيست. تحقيقات نشان مي دهد که اکنون بيش از 70 فرقه شيطان پرستي در کشور فعال هستند. برخي از آنها مانند يزيديه در غرب کشور، طبيعت و کوهستان را ماواي خود مي دانند ولي بسياري ديگر از گروه هاي شيطان پرست، از پارتي هاي موسيقي راک به عنوان محفل پوششي خود بهره مي گيرند.فرقه هاي شيطان پرستي در گروه بزرگ «راه چپ» و «راه راست» تقسيم بندي مي شوند. دست چپي ها به غني سازي رومي خود در جريان کارهاي شان معتقدند. آنها بر اين باورند که در نهايت بايد فقط به خود جواب پس دهند. در حالي که دست راستي ها، غني سازي رومي خود را از طريق وقف کردن و بندگي خود در مقابل قدرتي بزرگ تر به دست مي آورند. شيطان پرستان دست راستي در واقع خدايي از جنس شيطان و يا خدايي ديگر را براي خود قائل نيستند. آنها حتي از قوانين شيطان نيز پيروي نمي کنند. اين جنبه اعتقادي لاوييان (شيطان پرستان) را به طور مکرر به اشتباه مي گيرند. اين تصور که آنها شيطان را به جاي خدا پرستش مي کنند، در واقع خلاف واقع است. پايگاه هاي اصلي شيطان پرستي در ايتاليا و انگلستان قرار دارد. شيطان پرستان ايتاليا از اين آزادي برخوردارند که محفل هاي خاص خود را داشته باشند ولي شيطان پرستان بريتانيايي مجبورند گردهمايي هاي خود را در قالب موسسه هاي جادوگري و پيش گويي برگذار کنند. گروه هاي شيطان پرست در خاورميانه نيز فعاليت گسترده اي دارند. کانون هاي اصلي آنها در منطقه مهم، عراق و سوريه قرار دارد. اکثر محفل هاي شيطان پرستي ايران نيز در تعامل و ارتباط با گروه هاي خارجي هستند و حتي برخي گردهمايي هاي زيرزميني آنها، از طريق سيستم ويدئوکنفرانس و با اتکا به خطوط اينترنت پر سرعت، به محفل هاي شيطاني خارج کشور گزارش مي شود. البته گروه هاي قديمي شيطان پرستي در کردستان و کرمانشاه، از اين پديده هاي جديد بهره چنداني ندارند. شيطان پرستان ايران که اکنون در دوران جنيني فعاليت هاي شان به سر مي برند، براي ترويج شيوه زيست خود از روش هايي همچون ساخت نمادها، استفاده از موسيقي زيرزميني و موادمخدر کمک مي گيرند. اين ها ابزارهايي است که شيطان پرستان درصدد هستند به کمک آن، جاي پاي خود در ميان جوانان به ويژه دانشجويان را محکم کنند. در تاريخ ايران زمين، گروه ها و فرقه هاي ضددولتي فراواني بوده اند که براي فرار از محدوديت هاي حکومتي، همبستگي خود را از طريق نمادها اعلام مي کردند. کشکول و تبرزين دراويش، شال ويژه هم ميهنان غيرمسلمان و لباس هاي سبز اهل سيادت مشهورترين اين نمادها به شمار مي آيند.... مظاهري سيف جامعه شناس درخصوص نمادها و نشانه هاي شيطان پرستان مي گويد: ستاره پنج پر، دو مثلث معکوس روي هم (ستاره داود)، صليب معکوس (ضدمسيحيت) و نشانه هاي آمدن خداي مصريان، از جمله نشانه هايي است که پيروان فرقه هاي شيطان پرستي براي خود برگزيده اند. شيطان پرستان در ايران، دشمني ويژه اي با اديان توحيدي به ويژه آيين مسيحيت دارند. يکي از فعاليت شيطان پرستان، کشيدن نقش ستاره پنج پر (پنتا گرام) روي ديوار کليساها و مساجد است. پنتا گرام شيطان پرستان، نمادي پيچيده است که از ترکيب ستاره پنج پر با سر بز به وجود آمده است. پنتا گرام شيطاني، هميشه وارونه است با يک راس رو به پايين و دو راس رو به بالا. lovely Anton موسس و بنيانگذار کليساي شيطان، پنتا گرام را به عنوان نمادي از جادوي سياه ترويج کرد. نمادي که حاکي از پيروزي ماده و آرزوهاي فردي بر عقايد ديني و مذهبي است. صليب بر عکس نيز نشانه اي متعلق به جنبش christ Anti است که به عنوان نماد سرکشي و طغيان در برابر فرهنگ مسيحي به کار گرفته مي شود. شيطان پرستان، انسان هايي هنجا رشکن هستند که به عرف رايج در جامعه ديني بي اعتنايي مي کنند. در عقايد شيطاني Goat Saddatic آنها، تمايلات جنسي آزاد مورد تاکيد قرار مي گيرد. تصوير بز در آيين ها و نماد هاي شيطان پرستان به وفور ديده مي شود. بز در نگاه آنها به عنوان نمادي از سرکوب جنسي در نظر گرفته مي شود. در جواهرات و زيور آلات شيطان پرستان، نمادي به نام Ankh وجود دارد که سمبل باروري و شهوت در انسان هاست. اين نماد که ترکيبي از تصوير يک زن و مرد برهنه است، روح شهوت پرستي فرقه هاي شيطاني را به نمايش مي گذارد. چشم لوسيفر (Eye Seeing All) از ديگر نماد هايي است که شيطان پرستان در زيور آلات خود همچون دستبند، کمربند، بازوبند و کلاه مورد استفاده قرار مي دهند. چشم شيطان که به همه سو مي نگرد، افزون بر پيشگويي ها، نفرين ها و جادو ها، نمادي از هرزگي شيطان پرستان نيز هست. وايکينگ هاي نروژي، با قساوتي بي نظير به جنگ مسيحيت رفتند. آنها کليسا ها را آتش مي زدند تا شايد خداي تاريک باگان ها بازگردد. بلک متال، موسيقي خشم بود. اولين گروه بلک متال در اسلو پايتخت نروژ آغاز به کار کرد. اعضاي گروه mayhem در يک اتاق شش ضلعي گردهم آمدند تا موسيقي روح خراش خود را با گيتار بنوازند. فرش هاي کثيف در زير پا، صليب هاي شکسته تازي ها در بالاي سر، صليب هاي وارونه و شمشير وايکينگ ها، پاي ثابت عکس هاي دهه 80 اين گروه است. Deab خواننده بلک متال در نخستين سال هاي تشکيل گروه، مغز خود را با شات گان متلاشي کرد. اورانيموس گيتاريست بلک متال مي گويد: ما وقتي جنازه او را ديديم که مغز او روي زمين ريخته و خونش به ديوار ها پاشيده شده بود. من قسمتي از مغز او را با فلفل و سبزي پختم و خوردم تا روحش جاودانه بماند.»بلک متال، موسيقي محبوب شيطان پرست هاي ايراني است. البته Venom نيز در بين آنها بي طرفدار نيست. همچنين نئو وايکينگ هاي خشن نروژي و انتقام آنها از کليسا، محبوب شيطان پرست هاي زيرزميني در شهر هاي تهران، اروميه، شيراز، کرج، کرمانشاه و... است. وحشت و نفرت، محور مشترک اکثر فرقه هاي شيطان پرستي است.شيطان پرستان يزيديه در کردستان ايران و عراق، به دليل سابقه طولاني تري که دارند، رفتاري بسيار محافظه کارانه در پيش گرفته اند و به همين دليل، کمتر مورد تعرض نهاد هاي قضايي و امنيتي قرار مي گيرند. اما نسل جديد شيطان پرستان اين چنين نيستند. به همين دليل اکثر پارتي هاي آنها که با محوريت موسيقي زير زميني، مشروبات الکي، مخدر هاي توهم زا، رفتار هاي جنسي نامتعارف، پايکوبي و خودزني انجام مي دهند، مورد شناسايي دستگاه هاي مسئول قرار گرفته و با دستگيري اعضا پايان مي يابد. به ويژه آنکه قرارهاي مربوط به برخي از اين پارتي ها از طريق اينترنت و چت روم ها گذاشته مي شود. دستگيري 12 شيطان پرست اروميه در هفته جاري، آخرين نمونه از اين اقدامات است. در چند سال اخير چند مورد پارتي هاي بيش از 100 نفر شيطان پرستان در کرج، کرمانشاه و شيراز شناسايي و به متلاشي شدن باند هاي شيطان پرستي منجر شده است. در برخي از اين پارتي ها، فعاليت هايي همچون خودزني و مکيدن خون خودشان نيز صورت مي گيرد. تحقيقات نشان مي دهد فعاليت گروه هاي شيطان پرست در کشور هاي اسلامي و ايران به مرحله بحران رسيده است و بايد براي آن فکري جدي کرد. نکته جالب توجه آنکه محفل هاي شيطان پرستي در ايران، موفقيت چنداني در جذب دختران نداشته اند و به همين دليل، بعضا به رفتار هاي جنسي همجنس گرايانه روي مي آورند. آنها اين رفتار نامتعارف خود را عصيان در برابر اخلاق ديني قلمداد کرده و حتي آن را تقديس هم مي کنند. فعاليت هاي شيطان پرستان آنقدر با عرف جامعه فاصله و تضاد دارد که شايد اگر بتوانند آزادانه به تبليغ خود بپردازند، از شمار اعضاي آنها کاسته شود.
[ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 18:5 ] [ mohammad javad yaghoubi ] شيطانپرستي، به عنوان يكي از اين مكاتب نوپديد ديني است كه بحث اصلي اين گفتوگو نيز ميباشد.شيطان كيست و يا چيست؟ از انسان چه ميخواهد؟ انسان از پرستش شيطان چه هدفي را دنبال ميكند؟ [ چهار شنبه 16 مرداد 1392
] [ 18:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ] مولای من! ای کاش آن اوایل که زبان گشودم، نزدیکانم مرا به گفتن یا مهدی وا میداشتند. ای کاش مهد کودکم، مهد، آشنایی با تو بود. کاشکی در کلاس اول دبستان، آموزگارم الفبای عشق تو را برایم هجی میکرد و نام زیبای تو را سر مشق دفترچة تکلیفم قرار میداد. آقای من! از کجا آغاز کنم؟ از خود بگویم یا از دیگران؟ از نسلهای گذشته بگویم یا از نسل امروز؟ از دوستان شکوه کنم یا از دشمنان؟ از آنانی بگویم که خاطر شریف تو را میآزارند؟ از آنها که دستان پدرانه و مهربانت را خون ریز معرفی میکنند؟ از آنها که چنان برق شمشیرت را به رخ میکشند که حتی دوستانت را از ظهورت میترسانند؟ میخواهم به سوی تو برگردم. یقین دارم برگذشتههای پر از غفلتم، کریمانه چشم میپوشی؛ میدانم توبهام را قبول میکنی و با آغوش باز مرا میپذیری. من از تو گریزان بودم؛ اما تو هم چون پدری مهربان، دورادور مرا زیر نظر داشتی… العفو… العفو…. . (برگرفته از کتاب آشتی با امام عصر «هراتی»). اگرنیامده ای تا به حال حق داری [ پنج شنبه 10 مرداد 1392
] [ 16:14 ] [ mohammad javad yaghoubi ] سول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم: كند همچنان كه پر ازجور و ستم شده باشد . محبوبترين اعمال نزد خداوند انتظار فرجاست . مجاهدانى هستند كه همراهپيامبر با شمشير پيكار مىكنند . (عليه السلام) قيام كند خداوندرحمان ، مايه فساد را از مومنان برطرف مىسازد و توانائى واقتدار گرفته شده را به افراد باايمان باز مىگرداند . تا آنجا كه هر كس هر چه نياز دارد از جيبديگرى بر مىدارد بدون هيچ ممانعتى . فان مات و قام القائم بعده كان لهمن الاجر مثل اجر من ادركه فجدوا وانتظروا هنيئا لكم ايته االعصابه المرحومه » پرهيزكارى و اخلاق نيكو رفتاركند . پس اگر اجلش فرا رسد و امام قائم(عليه السلام)پس از درگذشت او قيام كند ، بهره او از پاداش برابر با پاداش كسىاست كه آن حضرت را درك كرده باشد . پس بكوشيد و منتظر باشيدگوارا باد شما را اى گروه بخشوده . لا بل كمن قارع معه بسيفه . . . لا والله الا كمناستشهد مع رسول الله (صلى الله عليه و آله ») استيا حتى همچون كسى است كه باشمشير همراه او مىجنگد ، نه به خدا سوگند همچون كسى است كه درركاب پيامبر اكرم به شهادت رسيده باشد. فى قلبه الايمان و ايده بروحمنه » طولانى او دلهايى تيره گردد . ثابت و آنان را با مدد خويشمويد گرداند . الناس الا منعصمه الله عزوجل » . . . فرمانبرى از آخرين ما همچونفرمانبرى از نخستين ماست و انكار آخرين ما بسان انكار نخستينماست . هان كه فرزند من غيبتى خواهد داشت كه مردم در آن دچارترديد خواهند شد مگر آن كسى كه خداى عز و جل حفظش كند ..
[ پنج شنبه 10 مرداد 1392
] [ 16:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ] الهی... الهی مرده ام من زنده ام کن فقیرم دولت پاینده ام کن الهی راه را گم کرده ام من از این جویندگی یابنده ام کن الهی سوختم در آتش جهل رها از آتش سوزنده ام کن
[ سه شنبه 18 تير 1392
] [ 12:14 ] [ mohammad javad yaghoubi ] آقا جان یابن الحسن، این روزها در این حیرتکده وانفسا (دنیا) حفظ ایمان و اعتقادات و ارزش ها خیلی مشکل شده ، طوری که خیلی وقت ها می بینم که در مقابل خیلی چیز ها کم آوردم و.....
اقا جان ، خیلی دلم می خواست که چشمان نا لایقم به جمال تو منور بشه اما می دانم که نمی شود مگر اینکه شما منو ببخشی...
آخه چشمی که به گناه آلوده شده و خواسته های نفس لبیک گفته، به چیز های که نفس از او خواسته نگاه کرده کجا لیاقت داره که رخ رضای شما رو ببینه.
آخه زبانی که به انواع گناه آلوده شده و از فرط گناه لال شده،کجا لیاقت دارد که با تویمهربان هم کلام شود .
اخه گوش هایی که هر روز با گناه دم ساز شده ودیگر حرام و حلال نمی داند کجا لیاقت دارد....
آقا جان من نو مسافری هستم که قصد سفر کرده ام و می خواهم به کاروان عشاق تو بپیوندم ، اما هنوز در بیابان بر هوت و خار و خاشاک گناهان سر گر دانم هنوز نتوانستم از این بیابان خلاص شوم و مسیر جاده را پیدا کنم.
آقا جان ! فراز و نشیب ها و گردنه های صعب العبوری توی مسیر دارم می خواهم مرا یاری کنی که غیر از یاد و نام شما به چیز دیگری فکر نمی کنم .
[ سه شنبه 18 تير 1392
] [ 12:6 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
[ سه شنبه 18 تير 1392
] [ 12:3 ] [ mohammad javad yaghoubi ] یــاحـسیـــن حسین جان ! اگر از تو ننوشتم دلیل بر جسارت و غفلتم مگذار مولای من حسین جان! همه کلمات وجملات دربرابر نام مقدست وشان وقدرومنزلتت بی معنی و هیچ اند . چیزی نمی نویسم چون، به خودت سوگند نمی توانم بنویسم جز یک کلمه و آن یــاحسیــن [ سه شنبه 18 تير 1392
] [ 11:58 ] [ mohammad javad yaghoubi ] «گزيده اي از پندها و جملات قصار»
نه مرگ آنقدر ترسناک است و نه زندگی آنقدر شیرین که آدمی پای برشرافت خود گذارد.حضرت علی (ع)
********پند ها و جملات قصار*********
سه جمله براي موفقيت:ا دانستن بيش از ديگران - كار كردن بيش از ديگران - انتظار كمتر از ديگران ......... ويليام شكسپير
********پند ها و جملات قصار*********
********پند ها و جملات قصار*********
وقتي برنده ميشوي، نيازي به توضيح نداري! .... وقتي مي بازي نبايد آنجا باشي كه توضيح دهي!ا......... آدولف هيتلر
********پند ها و جملات قصار*********
هيچگاه در دنيا خود را با ديگران مقايسه نكن! كه اگر چنين كني به خود توهين كرده اي! آلن سترايك
********پند ها و جملات قصار*********
برنده شدن هميشه به اين معني نيست كه اولين باشي، بلكه بدين معني است كه بهتر از قبل عمل كرده باشي! ......... بوني بلير
********پند ها و جملات قصار*********
من نخواهم گفت كه هزار بار اشتباه كرده ام! بلكه خواهم گفت: هزار راه پيدا كرده ام كه نتيجه نادرست خواهد داد! ........... توماس اديسون
********پند ها و جملات قصار*********
قبول كنيد كه هركسي خطرناك است و قبول كنيد كه هيچكس خيلي خطرناك! نيست! ............ آبراهام لينكلن
********پند ها و جملات قصار*********
اگر كسي بگويد كه هرگز در زندگيش استباه نكرده است بدين معني است كه هرگز سعي نكرده است چيز چديدي را آزمايش كند! ........ آلبرت انشتاين
********پند ها و جملات قصار*********
********پند ها و جملات قصار*********
چهار چيز را هيچگاه نشكنيد: اعتماد، قول، رابطه و قلب! زيرا اينها وقتي مي شكنند، صدايي ندارند ولي درد زيادي دارند! ........ چارلز
********پند ها و جملات قصار*********
اگر بخواهيد دائم درمورد انسانها قضاوت كنيد، هرگز فرصت دوست داشتن آنها را نخواهيد داشت! .......... مادر ترسا
********پند ها و جملات قصار*********
در روزگاری که لبخند آدمها بخاطر شکست توست ، برخیز تا بگریند آدمها ( کوروش کبیر )
********پند ها و جملات قصار*********
شاید چشمهای ما نیاز داشته باشند که گاهی با اشکهایمان شسته شوند،
********پند ها و جملات قصار*********
هیچ می دانی فرصتی که از آن بهره نمی گیری ،آرزوی دیگران است.(جک لندن)
********پند ها و جملات قصار*********
آدم فقیر حق بی شعور بودن و احمق بودن را ندارد . لاروشفوکولد " [ یک شنبه 16 تير 1392
] [ 14:1 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
[ یک شنبه 16 تير 1392
] [ 13:58 ] [ mohammad javad yaghoubi ] امام،راه مقابله با شیطان
شیطان سر راه مستقیم ما نشسته و با ترفندها و راه های گوناگون،در ما فکر و وسوسه القا می کند و امروز خیلی بیشتر از دیروز فعال است؛اما همه این را نمی فهمند!باید امام شناس بود تا شیطان شناس شد؛چون امام شناسی،شیطان شناسی را برای انسان باز می کند و در حقیقت،نور امام است که هر ظلمتی را –هر چند با جاذبه ها پوشیده شده باشد-کاملا نشان می دهد. امامت،پایه ی همه ی اعتقادات ماست اگر از همان اول خلقت آدم،امام را برداریم،می بینیم چیزی ادامه پیدا نمی کرد؛زیرا از همان آغاز وقتی شیطان،آدم را فریفت،آدم به حجت و امام توسل پیدا کرد که توبه اش قبول شد و توانست برگردد؛و گرنه شیطان کار خودش را می کرد! آخر چگونه می شود ما انسان های ضعیف،در میدانی که شیطان-دشمنی که دیده نمی شود-با حقه ها،خستگی ناپذیری ها و جاذبه ها ی مختلف در کمینمان نشسته،پناهگاهی نداشته باشیم؟!ما برای این که بتوانیم با این دشمن قوی پنجه در طول زندگی مان خوب و قوی مبارزه کنیم،به امام نیاز داریم.لذا خداوند بر اساس لطفش برای ما امام نصب کرده است. حال،دست و پنجه نرم کردن با شیطان با این اوصاف و احوال،به جسم امام و شناخت شناسنامه ای او نیاز دارد،یا به ارتباط با او و ادراک حضورش؟یقینا ارتباط و حضور؛و گرنه خیلی ها با پیامبر و ائمه علیهم السلام بودند ولی چون حضوروارتباط نبود،نتوانستند حدّ شیطان را پاره کنند.پس این که وقتی امام در غیبت است،ما نمی توانیم با شیطان بجنگیم،از وسوسه های شیطان است؛چون وجود امام با توجه به فضل الهی،در تکوین و تشریع،حضور دارد و با ارتباط وجودی است که می توان از فیوضاتش بهره مند شد؛نه این که صرفا نزدیکی به جسم امام لازم باشد. بنابراین توسل ما به امام زمان عج الله فرجه-که بنا به لطف خدا،اسلحه،پناه و وسیله ای است که در معصیت به او پناه می بریم و در طاعت،مسیر را از او اخذ می کنیم-در حقیقت،ارتباط با او و یافتن حضورش در وجود است؛"بموالاتکم...أصلح ما کان فسد من دنیانا". "و جعلته لنا عصمة و ملاذا" در لطف خداوند جبر نیست؛یعنی چنین نیست که همه مجبور باشند تحت جاذبه ی آن لطف قرار بگیرند.اما به هر حال،فضل خدا این است که کاری کند تا بندگان با اختیار،به طاعت و بندگی او نزدیک و از معصیت دور شوند و این فضل را با فرستادن پیامبران،انزال کتب و اصل امامت و تبیین مسیرها،ثواب ها و عقاب ها به وسیله ی آن ها تحقق می بخشد. حجت،عامل عبودیت،شناخت و عرفان "هر کس به تناسب معرفت و تقوای خود از انجام گناه پرهیز می کند و خداوند با ایجاد شرایط و زمینه هایی،می تواند معرفت و تقوای هر کس را چنان ارتقا بخشد که دیگر دور و بر معصیت نگردد و اهل طاعت شود.پس خداوند بر اساس فضلش همه ی زمینه ها را برای انسان تا آن جا که به مرحله ی اجبار و الجاء نیانجامد،فراهم می کند تا همگی در مسیر هدایت و اطاعت الهی قرار گیرند" خداوند بر اساس فضلش راه عبادت و طاعت و راه دوری از معصیت را تمسک به دامن امام قرار داده است؛چنان که در زیارت جامعه ی کبیره می خوانیم:"ای ولی الله،بین من و خدا گناهان زیادی است که من آن ها را خدمت شما آورده ام؛چرا که خداوند رعایت امر خلقش را به گردن شما گذاشته؛پس به همین قسمتان می دهم که واسطه گری کنید و گناهان مرا بردارید. امام صادق علیه السلام می فرماید:"زمین از روزی که آدم خلق شد،از حجت خالی نبوده است؛یا حجت ظاهر و شناخته شده یا حجت پنهان و مستور؛و همچنان نیز از حجت خالی نمی ماند تا قیامت بر پا شود،و اگر جز این بود خداوند پرستش نمی شد!" امام و حجت،عامل عبودیت،شناخت و عرفان است و اگر زمین از حجت خالی شود،عبودیت محقق نمی شود.اگر حجت نبود،آدم به مسیر بهشت بر نمی گشت؛چرا که بنا بر روایات،کلماتی که به او از درون خودش القا شد و با آن به خدا پناه برد،همان حجت بود؛"فتلقی من ربه کلمات فتاب علیه..."پس مسیر عبودیت،با تمسک به حجت الهی برایش باز شد. همچنین خداوند در قرآن به پیامبر می فرماید:"وما کان الله لیعذبهم و أنت فیهم..."،تا زمانی که تو در میان آن ها هستی،خداوند آن ها را عذاب نمی کند؛پس اگر حجت نباشد،عذاب الهی می رسد؛عذاب الهی یعنی نبودنِ عبودیت! بنابراین به خاطر جهل،خودخواهی و خواسته های دل که همه در مسیر آن موجود ملعون و عامل فساد یعنی شیطان است،اگر استمساک به حبل ولایت امام نباشد به هبچ عنوان راه کمال برای بشر باز نیست.پس ،از لطف و فضل خداوند است که امام را مثل پدری مهربان برای بشر خلق کند،چه در "ظاهر مشهور" و چه "غائب مستور"؛تا انسان را در آغوش خود گیرد،او را تغذیه و پرستاری کند و در نهایت به کمال لایقش برساند. حضرت بقیة الله عج الله فرجه در توقیعی می فرمایند:"من برای اهل زمین امان هستم؛چنان که ستارگان برای اهل آسمان امان هستند." همچنین ایشان خود را این گونه معرفی کرده اند:"من خاتم اوصیاء هستم و خداوند گرفتاری ها را به وسیله ی من از بستگان و شیعیانم دفع می کند." ابن عباس نقل کرده است که رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم فرمود:"در شب معراج ندای پروردگار را شنیدم که فرمود:"ای محمد!عرض کردم:لبیک ای خدای با عظمت،لبیک!...پس به من فرمود:آیا از آدمیان وزیر و برادر و جانشین برای بعد از خودت انتخاب کرده ای؟عرض کردم:پروردگارا!چه کسی را انتخاب کنم؟خدایا خودت برایم معین کن!پس خداوند به من وحی کرد:من برایت از آدمیان علی را انتخاب کردم...و این موهبت را به تو ارزانی داشتم که یازده "مهدی" از نسل علی به وجود آورم که همگی شان از دختر دوشیزه ی تو هستند و آخرین آن ها کسی است که عیسی بن مریم پشت سر او نماز می گذارد؛زمین را از عدل پر می کند،چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد.به وسیله ی او بندگانم را از هلاکت نجات می دهم و از گمراهی هدایت می شوند و نابینا را به وسیله ی او بینا می کنم و بیمار را شفا می دهم." آیا از خود نپرسیده ایم چرا اسم امام،مهدی و هادی است و اگر می گویند گردن گنهکاران را می زند،پس اسم هادی اش کی ظهور پیدا می کند؟!باید بدانیم این حرف شیطان است.او همه ی ما را هدایت خواهد کرد.اگر درست حرکت کنیم،او را خوب بشناسیم و با این ملجأ و پناه ارتباط داشته باشیم،می فهمیم که گردن زدن برای همگان نیست... [ یک شنبه 16 تير 1392
] [ 13:54 ] [ mohammad javad yaghoubi ]
زندگی زیباست....
به زیبایی چشمهای پُف کرده از
هِق هِق های شَبانه
به زیبای قلب تکه تکه شُده اَز شکستنهای بیشمار
بـه زیبایی نفسی که از تَنگی بالا نمیایـد ...
به زیبایی تمام شُدن تدریجی من ...
آری
زندگی زیباست ...
تولّد امام محمد تقی نهم اختر تابناک ولایت وامامت:حضرت امام محمدتقی علیه السلام میوه دل ثامن الحجج علیه السلام در دهم رجب 195 ق در مدینه منوّره زاده شد و بر شاخسار امامت شکوفا گشت. پدر بزرگوارش حضرت امام رضا علیه السلام و مادرش بانوی گرامی و بافضیلتی به نام «سبیکه» است که امام رضا علیه السلام او را «خیزران» نامید. حضرت همواره از ایشان به نیکی یاد کرده او را با تعابیری چون بانویی پاک دامن و بانوی بافضیلت نام می بردند. دوران امامت این حضرت:از ماه رمضان سال 202 یا آخر ماه صفر 203 ه ، که امام رضا علیه السلام در توس به شهادت رسید، فرزند آن حضرت، امام محمدتقی علیه السلام به مقام امامت و پیشوایی امت مسلمان رسید. امام جواد در سه سالگی:صفوان بن یحیی، از یاران مخلص امام رضا علیه السلام ، می گوید در مدینه به حضور آن حضرت شرف یاب شدم و عرض کردم: پیشی از آن که خداوند ابوجعفر (جواد) را به شما عنایت فرماید، درباره امام بعد از شما پرس وجو می کردیم و شما می فرمودید خداوند به من پسری عنایت خواهد فرمود. اکنون خداوند پسری به شما عنایت کرد و چشم ما به وجود وی روشن گردیده است. تکلیف ما پس از شما چیست و امام ما چه کسی خواهد بود؟ امام رضا در پاسخ به امام جواد که در مقابلش ایستاده بود اشاره نمود. من در جواب گفتم فدایت شوم او که بیش از سه سال ندارد؟! امام رضا علیه السلام فرمود: «کمی سن ایرادی ندارد؛ چون حضرت عیسی در حالی که کم تر از سه سال سن داشت به پیامبری رسید». خلفای عصر امام جواد (ع):امام جواد علیه السلام در سال 195 ه در مدینه چشم به جهان گشود. سه سال داشت که «محمد امین» فرزند هارون الرشید به دست برادرش در سال 198 ه به قتل رسید و حاکمیت مأمون آغاز گشت. مأمون در سال 218 ه درگذشت و معتصم عباسی در ماه شعبان 218 ه به خلافت رسید. از این رو باید گفت امام جواد علیه السلام در زندگی کوتاه و پربار خویش با سه خلیفه عباسی هم عصر بوده است. تکریم امام جواد علیه السلام از سوی علی بن جعفر علیه السلام:روزی امام جواد علیه السلام وارد مسجد رسول خدا شد. علی بن جعفر عموی آن حضرت با دیدن امام جواد علیه السلام با عجله و بدون کفش و عبا حرکت کرد و به حضور امام رسید و دست او را بوسید و آن حضرت را فراوان تعظیم کرد. امام جواد علیه السلام به او فرمود: «عموجان، بنشین. خدا تو را مشمول رحمت خویش قرار دهد». علی بن جعفر گفت: «در حالی که شما ایستاده اید من چگونه بنشینم؟» پس از آن که امام جواد علیه السلام رفت و علی بن جعفر به محل تدریس خود برگشت شاگردان او اعتراض کردند که: تو عموی ابوجعفر هستی، سن و سال بالایی داری، آن وقت در برابر (ابوجعفر جوان) این گونه تعظیم می کنی؟! علی بن جعفر در حالی که محاسن سفید خود را در دست گرفته بود گفت: ساکت باشید، اگر خداوند این ریش سفید را لایق امامت ندانست و این نوجوان را لایق مقام بلند امامت دانست و به او چنین عظمت و مقامی داد، من می توانم مقام و فضیلت او را نادیده بگیرم؟ از سخن شما به خدا پناه می برم، بلکه باید بگویم من بنده و چاکر او هستم. مشعل تابان:امامت هدیه ای الهی برای همه آحاد امّت است تا به مدد آن در صراط مستقیم قرار گیرند. امام ضامن اجرای احکام قرآن، مشعل هدایت در شب های تیره و فروغ یقین افروز در پیچ و خم های شک و اضطراب است. امام جواد علیه السلام در دوران سیاه حکومت خلفای بنی عباس، به رغم عمر کوتاه خود توانست کشتی امت را به خوبی هدایت کند و برای مؤمنان مشعلی تابان در شب سیاه انحراف و کج اندیشی باشد. آن حضرت با بیان مسایل بنیادی دین، از پرچم هماره برافراشته اسلام پاسداری کرد. دریای فضایل:دریای فضایل امام جواد علیه السلام بی کرانه است. او برگزیده خداوند، قرآن ناطق، حقیقت مجسّم و هدایتگر توحید است. امام جواد علیه السلام ، در دوران کوتاه امامت خود، با کردار و گفتار خود معارف ناب را بر جان تشنه مؤمنان جاری می ساخت. میلاد فرخنده امام جواد علیه السلام بر تمام شیعیان خجسته باد. پرداخت بدهی امام رضا علیه السلام:یکی از یاران امام رضا علیه السلام می گوید: حضرت رضا علیه السلام از دنیا رفت و من چهارهزار درهم از ایشان طلب داشتم و غیر از من کسی از آن خبر نداشت. امام جواد علیه السلام شخصی را درپی من فرستادند و فرمودند: «فردا به نزد من بیا». روز بعد به خدمت امام رفتم. فرمود: «ابوالحسن از دنیا رفت و به شما چهار هزار درهم بده کار بود». آن گاه از زیر فرشی که روی آن نشسته بودند مبلغی به من دادند که وقتی آن را شمردم چهار هزار درهم بود». سفارش امام جواد علیه السلام درباره پرهیزکاری:گاه در زندگی، تمام درها به روی انسان بسته می شود، به گونه ای که هرطرف که روی می کند با مشکل یا مشکلاتی روبه رو می شود. این قبیل مواقع فرصت های خوبی برای بیدارشدن و بازگشت به سوی خداست. در این هنگام اگر انسان از روی اخلاص از ذات مقدس حضرت حقّ کمک بگیرد، امدادهای الهی به کمک او می آید و نسیم های رحمت پروردگار او را در بَر می گیرد و از راه هایی که هرگز باور نداشت، درهای بسته به رویش گشوده می شود. امام جواد علیه السلام در این باره می فرمایند: «اگر درهای آسمان و زمین به روی کسی بسته شود و او پرهیزکاری پیشه کند، خداوند در کار او گشایش می دهد». امام علی علیه السلام از نظر امام جواد علیه السلام:روزی فردی در محضر امام جواد عرض کرد من حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و حضرت علی علیه السلام را آن قدر دوست دارم که اگر بدنم را قطعه قطعه کنند دست از محبّت آنان برنمی دارم. امام جواد فرمودند: «در این صورت حضرت محمد صلی الله علیه و آله وسلم و حضرت علی علیه السلام نیز با تو همان گونه رفتار خواهند کرد؛ آنها نیز در روز قیامت برای تو چیزی را طلب می کنند که محبت تو در مقابل آن بسیار ناچیز خواهد بود؛ یعنی نتیجه و ثمره آن نجات در روز قیامت است». سخنان پربار امام جواد علیه السلام:کسی که با اتّکاء به خدا روی نیاز از مردم بگرداند، مردم به او نیازمند می شوند و هرکس پرهیزکاری پیشه سازد محبوب مردمان می گردد. کمال آدمی در خردمندی است. سرآغاز نامه ی عمل مسلمان، در قیامت، نیک خلقی اوست. آن که کار زشتی را نیکو شمارد، در [کیفر] آن کار شریک است. ستم کار و یاری کننده ستم کار و کسی که به کرده او خشنود باشد، همه در گناه او شریکند. کمال مروّت آن است که انسان با هیچ کس چنان رفتار نکند که برخود نمی پسندد. به کاری که وقتش نرسیده اقدام نکنید که پشیمان می شوید و آرزوهای دورودراز نداشته باشید که موجب قساوت قلب می شود، و به ناتوانان خود رحم کنید و با نوازش آنان، رحمت خدای را بجویید. کسی که برادرمؤمن خود را پنهانی پند دهد، او را آراسته و کسی که آشکارا و در حضور دیگران او را نصیحت کند، چهره [اجتماعی] او را زشت ساخته است. روز دادخواهی برای ستمگر به مراتب سخت تر است از روز ستم برای ستم دیده. هرکس به خدا اعتماد داشته باشد و بر او توکّل کند، خداوند او را از هر بدی نجات می بخشد و از هر دشمنی حفظ می کند. خود را از کارهایی که موجب ننگ دنیا و عذاب آخرت است نگاه دار. مبادا آشکارا دوست خدا باشی و در پنهان دشمن او. در خائن بودن انسان همین بس که امین خیانت کاران باشد. هرکس روش نیکویی را پایه گذاری کند و دیگران از آن پیروی کنند همان پاداش آنان به او عطا می شود بدون آن که از پاداش عمل کنندگان کم شود و هرکه سنّت ناپسند و ظالمانه ای را پایه گذارد که دیگران از آن تبعیت کنند، برابر کیفر اعمال آنان بر دوش او نیز خواهد بود بدون آن که از کیفر آنان چیزی کاسته شود. کشتی دریای جود:
نوگل بستان رضا:
[ یک شنبه 16 تير 1392
] [ 13:37 ] [ mohammad javad yaghoubi ] |
|||||||||||||||||||||||||||||||